نوشته شده در تاريخ جمعه 11 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |

 ديشب داشتم كتاب ميخوندم برق رفت ... يه نيم ساعتی زير نور چراغ قوه گوشيم كتاب رو خوندم تا برق باز بياد ... اين نيم ساعتو تا آخر عمرِبچم تو سرش ميزنم ... ميگم ما زير نور چراغ قوه به بدبختی كتاب ميخونديم ... اونوخ شما اينجوري !!!



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 11 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |
نوشته شده در تاريخ جمعه 11 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |

اریو برزن،دلاوری که تا حد مرگ در مقابل اسکندر ایستاد

 

آریو برزن نام سردار ایرانی بود که در کوههای پارس در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و خود و سربازانش تا واپسین تن کشته شدند.نام آریوبرزن در پارسی کنونی به گونه آریابرزین هم گفته و نوشته می‌شود که به معنی ایرانی باشکوه است
سردار سپاه بزرگ ایران که تا اخرین قطره خون در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و حاضر به تسلیم یا فرار نشد.وی با سپاهش راه را بر اسکندر بست و نگزاشت اسکندر حتی یک وجب به جلو حرکت کند.
او فقط به خاطر خیانت یک چوپان وطن فروش به نام    لی بانی که راه کوهستان را به اسکندر نشان داد سپاهش شکست خورد.

نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده اند،به نظر می آید نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویراحمد کنونی یا غرب استان فارس و یا بنا بر برخی روایت ها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) باشد. به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخنگاران نامش را لی‌بانی نوشته‌اند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان می‌دهد و اسکندر می تواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد. (گفته می شود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت می کشد). آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بی‌پروا به سپاه مقدونی زد و شمار بسیاری از یونانیان را کشت و خود نیز تلفات بسیاری داد، ولی موفق گردید از محاصره ی سپاه مقدونی بگریزد.

چون از محاصره بیرون آمد خواست تا به کمک پایتخت بشتابد و آن را پیش از رسیدن سپاه مقدونی اشغال کند. اما لشگر اسکندر که از راه جلگه به پارس رفته بودند، مانع او شدند. در این هنگام وی به مخاطرهٔ سختی افتاد، ولی راضی نشد تسلیم گردد. گفته می شود ایستادگی آریوبرزن یکی از چند ایستادگی انگشت شمار در برابر سپاه اسکندر بوده است.

بر پایه یادداشتهای روزانه کالیستنس مورخ رسمی اسکندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه کوهستانی صعب العبور (دربند پارس، تکاب در کهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران (۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر) به فرماندهی آریو برزن رو به رو شد و از پیشروی باز ایستاد. این جنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش ده ها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. سرانجام این جنگ با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده سرسخت آن نیز برخاک افتاد.

مورخ دربار اسکندر نوشته است که اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل در (کردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می داد.

نبرد سپاه آریوبرزن شگفت آور بود. آریوبرزن با شمار اندکی سوار و پیاده خود را به سپاه عظیم دشمن زد. گروهی بسیار از آنان را به خاک افکند و با اینکه بسیاری از سربازان خود را از دست داد، توانست حلقه ی سپاه دشمن را بشکافد. او می خواست زودتر از یونانیان خود را به تخت جمشید برساند تا بتواند از آن دفاع کند. در این هنگام آن قسمت از سپاه اسکندر که در جلگه مانده بود، راه را بر او گرفت.

 

 

لازم به یادآوری است که یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوه ها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند. در کتاب اتیلا نوشته ی لویزدول امده که در اخرین نبرد او اسکندر که از شجاعت او خوشش امده بود به او پیشنهاد داده بودکه تسلیم شود تا مجبور به کشتن او نشود ولی اریوبرزن گفته بود:(( شاهنشاه ایران مرا به اینجا فرستاده تا از این مکان دفاع کنم و من تا جان در بدن دارم از این مکان دفاع خواهم کرد.)) اسکندر نیز در جواب او گفته بود:((شاه تو فرار کرده .تو نیز تسلیم شو تا به پاس شجاعتت تو را فرمانروای ایران کنم.)) ولی اریو برزن جواب داده بود:((پس حالا که شاهنشاه رفته من نیز در این مکان می مانم و انقدر مبارزه میکنم تا بمیرم))واسکندر که پایداری او را دیده بود دستور داد تا او را از راه دور و با نیزه و تیر بزنند.و انها انقدر با تیر و نیزه اورا زدند که یک نقطه ی سالم در بدن او باقی نماند.پس از مرگ او او را درهمان محل به خاک سپردند.

نوشته شده در تاريخ جمعه 11 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |

ان

خمـیر مایه سبب ور آمدن نان است.  این  راز را مصریان در هزار سال پیش كشف كردند. پس مصریان، نخستین مردمی بودند كه با استفاده از « خمیر مایه » نان سبك و ورآمده ای می پختند.

اگر تعـداد بسیاری از این نوع قارچ، كنار هم بروینـد؛ توده ای تشكیل خواهند داد كه در آن صورت می توان بدون میكروسكوپ نیز آن ها را دید.

مخـمر تقریبا‌ً بی رنگ است، و « سبزینه » یا  كلروفیل ندارد. مخمر نوعی قارچ است كه هرگز قادر نیست خودش مواد غذایی لازم را برای خود فراهم بیاورد.

« مخمر » ضمن رشد و تولید مثل، دو گونه آنزیم به وجود می آورد:

1 - انورتاز یعنی آنزیمی كه قند نیشكر را به قند میوه (لوولز ) و قند انگور ( گلوكز )

 تبدیل می كند.

2 - زیماز یعنی آنزیمی كه قند را در مجاورت اكسیژن به آب و گاز كربنیك، و در صورت  نبودن اكسیژن، آن را به الكل و گاز كربنیك، تبدیل می كند. 

پس خمـیر مایه بر اثر این دو آنزیم است كه نشاسته ی نان را به قند و قند را هم  به الكل و گازكربنیك و انرژی، مبدل می گرداند. این جریان را « عمل تخمیر » می نامند.

گاز كربنیك گازی بسیار سودمند است كه انسان از آن در موارد بسیاری استفاده می كند. یكی از این موارد هم نانوایی است. پس نان بر اثر گازكربنیك است كه ور می آید و سبك وخوشمزه می گردد.

سال ها پیش، نانوایان پی برده بودند كه اگر خمیر را پیش از طبخ، مدتی نگه بدارند هنگام طبخ سبك و پف كرده، به عمل می آید. علت این پدیده آن بود كه چون خمیر مدتی در جایی بماند قارچ هایی به تدریج از هوا وارد آن شده، شروع به رشد و تكثیر می كنند.

اما اكنون نانوایان بر خمیر خود، خمیر مایه و شكر می افزایند تا نشاسته و قندی كه در خمیر نان وجود دارد خوراك قارچ های موجود در خمیر مایه بشوند. همین مخمـرها تولید مقداری گازكربنـیك در درون خمیر می کنند. از سوی دیگر، حرارت تنور نیز خود باعث افزایش حجم گازكربنیك شده، بیشتر باعث پف كردن نان و برآمدگی آن می گردد. آن گاه باز هم بر اثر حرارت بیشتر باز مقدار بیشتری  گازكربنـیك از خمیر نان خارج می شود و در نتیجه نانی خشك، سبك و بر آمده تحویل ما می دهد.

خمیر مایه از كشت مخمرها در خُمره های بزرگی تهیه می شوند. آن گاه به موقع آن ها را  چلانده، پس از افزودن شكر به صورت قالب در می آورند و به نانوایان می فروشند.

اگر مخمر را در یك محلول قند كشت دهند، گازكربنیك از آن خارج می شود ولی الكل همچنان در آن محلول باقی می ماند.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |

آرامشهدای روستای جیربند عبارتند از شهید رحمت الله سعیدی وحسن تقوی

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |

خوش به حال فرهاد غم انگیز ترین داستان زندگی اش شیرین بود

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |

از مهمترین مزیتهای زندگی در کانون گرم خانواده نسبت به زندگی مجردی، تقسیم پشه ها بین اعضای خانوادست..



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |

- واقعا هیچ متنی نتونستم برا این عکس بنویسم . اگه شما میتونید کمک کنید .ممنون

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:, توسط arash&sasan |

فقط دعا كنيد پدرم شهيد بشه!

خشكم زد. گفتم دخترم اين چه دعاييه؟

گفت:آخه بابام موجيه!

گفتم خوب انشاالله خوب ميشه، چرادعاكنم شهيد بشه؟

آخه هروقت موج ميگيردش و حال خودشو نميفهمه شروع ميكنه منو

و مادر و برادر رو كتك ميزنه! ، امامشكل ما اين نيست!

گفتم: دخترم پس مشكل چيه؟

گفت: بعداينكه حالش خوب ميشه ومتوجه ميشه چه كاري كرده.شروع

ميكنه دست و پاهاي همهمون را ماچ ميكنه و معذرت خواهي ميكنه.

حاجي ما طاقت نداريم شرمندگي پدرمون را ببينيم.

حاجي دعاكنيد پدرم شهيد بشه

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.